Epicureanism : a very short introduction
فلسفه اپیکوری نوشته کاترین ویلسون (Catherine Wilson)، اثری برجسته از انتشارات دانشگاه آکسفورد (۲۰۱۵)، دریچهای نو به سوی اندیشههای اپیکور، فیلسوف یونانی قرن چهارم پیش از میلاد، میگشاید. این کتاب که با عنوان اصلی The Pleasure Principle: Epicureanism, A Philosophy for Modern Living منتشر شده، فلسفه اپیکوری را نه بهعنوان نظریهای کهن، بلکه بهعنوان راهنمایی عملی برای زندگی مدرن بازتعریف میکند. ویلسون، استاد برجسته فلسفه در دانشگاه نیویورک و متخصص اخلاق و فلسفه مدرن اولیه، با زبانی روشن و مثالهایی امروزی، نشان میدهد چگونه تأکید اپیکور بر لذت معقول، دوستی و آرامش ذهن میتواند به چالشهای زندگی معاصر پاسخ دهد. این اثر برای علاقهمندان به فلسفه کلاسیک، اخلاق کاربردی و زندگی خوب، و همچنین خوانندگان عمومی که به دنبال معنای زندگی هستند، انتخابی ایدهآل است.
کاترین ویلسون در این کتاب، فلسفه اپیکور را از غبار تاریخ بیرون میکشد و آن را بهعنوان راهنمایی برای زندگی خوب در قرن بیستویکم بازسازی میکند. برخلاف سوءتفاهم رایج که اپیکوریسم را به لذتجویی بیحدومرز تقلیل میدهد، ویلسون استدلال میکند که اپیکور لذت را بهعنوان غیاب درد جسمی و اضطراب روانی تعریف میکند، نه زیادهروی در لذات مادی. او با بررسی متون اپیکور و شاگردش لوکرتیوس، و مقایسه آنها با فلسفههای دیگر مانند رواقیگری، اصول اپیکوری را در سه محور کلیدی تحلیل میکند:
لذت بهعنوان هدف زندگی: اپیکور معتقد بود که لذت معقول – مانند لذت ناشی از دوستی، گفتگو و تفکر – بر لذتهای زودگذر ارجحیت دارد. ویلسون این ایده را به تصمیمگیریهای مدرن، از مصرفگرایی تا سلامت روان، پیوند میزند.
رهایی از ترس: اپیکور با رد ترس از مرگ و خدایان (از طریق ماتریالیسم و اتمگرایی)، آرامش ذهن را ترویج میکرد. ویلسون نشان میدهد چگونه این دیدگاه میتواند به اضطرابهای امروزی پاسخ دهد.
اخلاق و جامعه: اپیکوریسم بر دوستی و عدالت بهعنوان پایههای زندگی اجتماعی تأکید دارد. ویلسون این مفاهیم را در زمینههایی مثل محیطزیست، روابط انسانی و سیاست مدرن بازخوانی میکند.
کتاب با مثالهایی از زندگی روزمره، از انتخابهای غذایی تا مدیریت استرس، فلسفه اپیکور را به ابزاری کاربردی تبدیل میکند. ویلسون همچنین به نقدهای اپیکوریسم پاسخ میدهد و نشان میدهد چرا این فلسفه، برخلاف تصورات، خودخواهانه یا سطحی نیست. پرسش محوری کتاب این است: «چگونه میتوانیم در جهانی پیچیده، لذتی پایدار و معنادار بیابیم؟» این اثر، با نثری روان و تحلیلی عمیق، اپیکوریسم را بهعنوان فلسفهای زنده و مرتبط معرفی میکند.
سوتلانا الکسیویچ (Svetlana Alexievich)، زاده ۳۱ مه ۱۹۴۸ در استانیسلاو (اوکراین کنونی)، نویسنده و روزنامهنگار بلاروسی است که بهخاطر آثارش در تاریخ شفاهی شهرت جهانی دارد. او در سال ۲۰۱۵ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و اولین روزنامهنگاری بود که این افتخار را کسب کرد. الکسیویچ با آثاری چون «آخرین شاهدها» (۱۹۸۵)، «جنگ چهره زنانه ندارد» و «صداهایی از چرنوبیل»، روایتهای واقعی از تجربیات انسانی در جنگ، فاجعه و رنج را ثبت کرده است. او با مصاحبههای عمیق و نثری شاعرانه، صدای مردم عادی را به ادبیات جهانی آورده است. آثار سوتلانا الکسیویچ، که به بیش از ۳۵ زبان ترجمه شدهاند، از جمله توسط نشر چشمه در ایران، برای پژوهشگران تاریخ، ادبیات غیرداستانی و علاقهمندان به داستانهای انسانی منبعی بینظیرند. الکسیویچ با سبک منحصربهفردش، تاریخ را از نگاه حاشیهنشینان روایت میکند.
عباسعلی عزتی، زاده ۲۷ اسفند ۱۳۴۷ در تکاب، آذربایجان غربی، مترجم، فیلمساز و روزنامهنگار برجسته ایرانی است. او با مدرک کارشناسی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد سینما از دانشکده سینما-تئاتر دانشگاه هنر، بهویژه در ترجمه آثار ادبیات نمایشی از زبانهای ایتالیایی و روسی شهرت دارد. عزتی با ترجمه آثاری چون «آخرین شاهدها» اثر سوتلانا الکسیویچ، «جهان دوگانهی مینیاتور ایرانی» اثر مائیس نظرلی، و «قزاقها» اثر لئو تولستوی، نقش مهمی در انتقال ادبیات و فرهنگ جهانی به مخاطبان فارسیزبان ایفا کرده است. او همچنین در زمینه فیلمسازی و روزنامهنگاری فعالیت داشته و مقالاتی مانند «تعزیه، نمایش مذهبی ایران» منتشر کرده است. عزتی زبانهای ایتالیایی و روسی را در مؤسسات معتبر آموخته و آثارش توسط ناشرانی چون فرهنگستان هنر و افراز منتشر شدهاند. آثار عباس علی عزتی برای پژوهشگران ادبیات، هنر و علاقهمندان به ترجمههای باکیفیت منبعی ارزشمند است.