La Femme de trente ans
ترجمه: کوروش نوروزی
در رمان «زن سیساله»، بالزاک نقبی عمیق و بیرحمانه به درون روان و رنجهای زنانه میزند. این اثر کلاسیک فرانسوی، داستان ژولی را روایت میکند؛ زنی که در نوجوانی با شور و شوقی بیتجربه، دل به یک افسر جذاب میبندد، اما سالها بعد، درگیر زخمهای ازدواجی شکستخورده، تعهدات اجتماعی سختگیرانه و میل سرکوبشده برای زندگی و عشق واقعی میشود.
«La Femme de trente ans» نه تنها روایتی از سرگذشت شخصی یک زن درگیر میان احساس و وظیفه است، بلکه تصویری روشن از موقعیت اجتماعی زنان در فرانسهی قرن نوزدهم ارائه میدهد — عصری که زنان طبقه متوسط و اشراف، میان میل به استقلال و فشارهای پدرسالارانه دستوپا میزنند.
آنچه این اثر را در ادبیات بالزاک متمایز میکند، تمرکز ریزبینانه بر روانشناسی زن مدرن است؛ چیزی که پیشتر در ادبیات کلاسیک فرانسه کمتر دیده شده بود.
این رمان همچنین یکی از نخستین تلاشها برای ترسیم «هویت زنانه مستقل» در ادبیات فرانسه است؛ پیش از آنکه فمینیسم به عنوان یک جنبش جدی شکل بگیرد.
بالزاک در قالب چند اپیزود پیوسته، تحول ژولی را از یک دختر رویاباف به زنی درگیر تناقضهای اجتماعی و درونی ترسیم میکند. نثر او، با ترکیب رمانتیسم، رئالیسم و طنز تلخ، خواننده را به بازاندیشی در باب عشق، زن، ازدواج، و آزادی سوق میدهد.
اگر به رمانهایی مانند مادام بوواری (فلوبر)، آنا کارنینا (تولستوی) یا خانه عروسک (ایبسن) علاقهمندید، «زن سیساله» یک اثر پیشگام و تاثیرگذار در این مسیر است که نباید از دست بدهید.
اریک فروم (Erich Fromm) یکی از برجستهترین روانکاوان و اندیشمندان قرن بیستم است که با ترکیب روانکاوی فرویدی، فلسفه اگزیستانسیالیستی و آموزههای مارکسیستی، مکتبی نوین در روانشناسی اجتماعی پایهگذاری کرد. فروم نهتنها روان انسان را تحلیل میکرد، بلکه جامعه، فرهنگ و ساختارهای قدرت را نیز در مسیر سلامت روان دخیل میدانست. به همین دلیل، آثار او امروز نیز الهامبخش بسیاری از رواندرمانگران، جامعهشناسان و فیلسوفان است.
فروم متولد ۱۹۰۰ در آلمان بود و با فرار از نازیسم به آمریکا مهاجرت کرد. او در تقابل با روانکاوی کلاسیک، از نوعی «روانکاوی انسانگرایانه» سخن گفت که انسان را موجودی آزاد، مسئول و دارای اختیار معرفی میکرد. برخلاف نگاه مکانیکی فروید به انسان، فروم معتقد بود که انسان برای معنا، عشق، آزادی و هویت مبارزه میکند و بسیاری از مشکلات روانی، ریشه در ساختارهای اجتماعی بیمار دارد.
آنچه خواندید بخشی از مقاله «اریک فروم؛ روانکاوی که روان انسان مدرن را شناخت» بود. برای مطالعه بیشتر کافی است روی دکمه زیر بزنید.